معنی علی اکبر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی اکبر. [ع َ ی ِ اَ ب َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) علی بزرگتر در مقابل علی اصغر وعلی اوسط. این ترکیب متداول فارسی به سکون یاء تلفظمی شود و بصورت یک کلمه برای نام کسان بکار می رود.

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) دهی است از دهستان صوفیان، بخش شبستر، شهرستان تبریز. واقع در 9 هزارگزی جنوب باختری شبستر، و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ صوفیان به سلماس. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل. سکنه ٔ آن 315 تن است. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) دهی است از دهستان دروفرامان، بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 27 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه و 4 هزارگزی شمال فرامان. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. و دارای 300 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. و محصول آن غلات و چغندرقند و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است، و در تابستان از طریق باغ ملک و کرانی میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) (خان زاده...) وی ازجمله ٔ بزرگانی است که در روز چهارشنبه دوازدهم ماه رمضان سال 771 هَ. ق. در وقت جلوس امیرتیمور گورکانی بر تخت سلطنت حضور داشت و بر سلطنت او با دیگر بزرگان اتفاق کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 419).

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) (امیر...) مشهور به امیر مهین. وی از سادات و نقبای مشهد مقدس رضوی و معاصر سلطان حسین بایقرا بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 641).

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن اسماعیل بن خلیل خراسانی (علی اکبر نواب...). رجوع به علی اکبر خراسانی شود.

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن حسین بن علی بن ابی طالب قرشی هاشمی علیهم السلام. وی فرزند امام حسین (ع) و مادر او لیلی بنت ابی مرهعروهبن مسعود ثقیفه بود. تولد او در عهد خلافت عثمان روی داد و در واقعه ٔ کربلا (سال 61 هَ. ق.) هجده ساله بود و در این واقعه پس از شهادت عباس بن علی (ع) به جنگ دشمنان رفت و آنگاه که تعداد بسیاری از آنان رابه قتل رساند با شمشیر شخصی به نام مرهبن منقذبن نعمان عبدی، از بنی عبدالقیس شهید گشت. و قاتل بلافاصله به دست اصحاب حسین (ع) قطعه قطعه گردید. برخی از مورخان «علی اکبر» را نخستین کسی دانند که در واقعه ٔ کربلاشهید گشت. وی را لقب «اکبر» دادند تا با برادر کهترش (زین العابدین) اشتباه نشود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 54 و 61) (الاعلام زرکلی بنقل از مقاتل الطالبین ص 80. نسب قریش ص 57. البدایه و النهایه ج 8 ص 185).

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن رجب علی دیزجی. رجوع به علی اکبر دیزجی شود.

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن شیران همدانی، ملقّب به صدرالاسلام. رجوع به علی اکبر همدانی شود.

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن محمدباقر ایجی اصفهانی شیعی. رجوع به علی اکبر ایجی شود.

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن محمدجعفر حسنی حسینی یزدی. رجوع به علی اکبر یزدی شود.

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن محمد همدانی، ملقّب به صدرالاسلام. رجوع به علی اکبر همدانی شود.

علی اکبر. [ع َ اَ ب َ] (اِخ) ابن محمود نجفی شروانی شماخی. رجوع به علی اکبر شروانی شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) نامی است از نامهای مردان مسلمان.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری