معنی علی الفور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی الفور. [ع َ لَل ْ ف َ] (ع ق مرکب) فوراً. درحال. بی خبر. بدون انتظار. (ناظم الاطباء). درزمان. دردم. دروقت. بی درنگ. فوری.

فرهنگ عمید

فوراً، بی‌درنگ، همان‌دم، دردم،

فرهنگ فارسی هوشیار

بی درنگ هماندم دردم بی درنگ هماندم در زمان فورا: علی الفور دیباجه تالیفی در علم عروض و قواوفی و فن نقد اشعار تازی و فارسی آغاز نهادم.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر