معنی عقیم گذاشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عقیم گذاشتن. [ع َ گ ُ ت َ] (مص مرکب) بی نتیجه کردن. بی ثمر قرار دادن. رجوع به عقیم شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
بی نتیجه کردن، بی ثمر قرار دادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.