معنی عقلانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عقلانی. [ع َ] (ص نسبی) منسوب به عقل. عقلی:
شخص انسان را ز حق یک نور عقلانی عطاست
روح ده دانست که اعضا برنتابد بیش از این.
خاقانی.

فرهنگ معین

(عَ) [ع.] (ص نسب.) منسوب و مربوط به عقل.

فرهنگ عمید

مربوط به عقل،
عاقلانه، خردمندانه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

عقلایی، عقلی،
(متضاد) غیرمنطقی، حسی

فرهنگ فارسی هوشیار

عقلائی در فارسی: هو زندیک بخردانه (صفت) منسوب به عقل: قوه عقلانی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر