معنی عفات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عفات. [ع ُ] (ع ص، اِ) عفاه. ج ِ عافی. بخشندگان. آمرزندگان. رجوع به عافی و عفاه شود:
تو ناامید گشتی از عمر خویشتن
نومید شد به هر جااز تو عفات تو.
مسعودسعد.
فرهنگ معین
جمع عافی.، آمرزنده، درگذرنده، مهمان، خواهنده روزی. [خوانش: (عُ) [ع. عفاه] (ص.)]
فرهنگ عمید
عفوکنندگان، آمرزندگان،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.