عطم | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب

عطم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عطم. [ع ُ] (ع اِ) پشم رنگین زده. (منتهی الارب). پشم زده شده. (از اقرب الموارد) (از مخزن الادویه). || (اِخ) نام جایگاهی است. (از معجم البلدان) (از منتهی الارب).

عطم. [ع ُ طُ] (ع ص) هلاک شدگان. واحد آن عطیم و عاطم است. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد). و رجوع به عاطم و عطیم شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ پشم رنگین، پشم زده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر