معنی عضله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(عَ ضُ لَ یا لِ) [ع. عضله] (اِ.) ماهیچه.
فرهنگ عمید
گوشت بدن که پیچیده و مجتمع باشد، ماهیچه، مایچه،
فرهنگ واژههای فارسی سره
ماهیچه
مترادف و متضاد زبان فارسی
گوشت، ماهیچه
فرهنگ فارسی هوشیار
ماهیچه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.