معنی عبک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عبک. [ع َ] (ع مص) آمیختن چیزی به چیزی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (المنجد).
فرهنگ فارسی هوشیار
درآمیختن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.