معنی عامرة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عامره. [م ِ رَ] (ع ص) مؤنث عامر. آبادکننده. (آنندراج) (منتهی الارب). || معمور. آباد. || به مجاز، انباشته و پر: به اندک زمانی آن مال بسیار را بخزانه ٔ عامره میرسانیم. (حبیب السیر ج 3 ص 352). || مار. (از اقرب الموارد). و رجوع به عوامرالبیوت و عامر شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر