معنی عامد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عامد. [م ِ] (ع ص) قصدکننده. آهنگ کننده. (اقرب الموارد) (المنجد).

فرهنگ معین

(مِ) [ع.] (اِفا.) قصد کننده، آهنگ - کننده.

فرهنگ عمید

قصدکننده، آهنگ‌کننده،

فرهنگ فارسی هوشیار

آباد کننده، زیارت کننده، اقامت کننده در محل معمور، ساکن خانه، زیاد عمر کننده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر