معنی عاشی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عاشی. (ع ص) رجل عاش، مرد شبانگاه خورنده. || مرد آهنگ کننده. (ناظم الاطباء). || قاصد و یا قصدکننده. (از تاج العروس).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.