معنی عائلی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عائلی. [ءِ] (حامص) درویشی. (غیاث اللغات از لطائف).

عائلی. [ءِ] (اِخ) قریه ای است به یک فرسنگ و نیمی جنوب شیراز. (فارسنامه ٔ ناصری). رجوع به عایلی شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ یالمند، تهیدست بینوا (صفت) عیالمند درویش.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر