معنی طیلسان دار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طیلسان دار. [طَ / طِ ل َ] (نف مرکب، اِ مرکب) کنایه از پیر و مرشد:
طیلسان داران دین بودند آنجا نعره زن
خانقه داران جان بودند آنجا جامه در.
سنائی.

فرهنگ معین

(~.) [معر - فا.] (ص فا.) کنایه از مرشد، پیر.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آن که طیلسان پوشیده، پیر مرشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر