معنی طوطک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طوطک. [طو طَ] (اِ) طوطی. ببغاء. اسم عامی طوطی است که بعربی ببغاء نامند. (فهرست مخزن الادویه): و اندر دشتها و بیابانهای وی [هندوستان] جانوران گوناگونند، چون پیل و گرگ و طاووس و کرکوی و طوطک و شارک و آنچه بدین ماند. (حدود العالم).
بر الواح ایوان کیوان مثالش
سپیدآب قمری و زنگار طوطک.
؟ (از جُنگی خطی مورخ به 651 هَ. ق.).
|| نام سازی است و در عرف الغوزه خوانند. میرنجات راست:
ارغنون و نی و قانون برد از دل شک را
کوک کن توتک و طنبور و دف و تنبک را.
(از آنندراج).
و در تداول محلی گناباد بر سازی دهنی که از گل پخته سازند اطلاق شود و در شمار بازیچه های کودکان است. رجوع به مقاله ٔ آلات موسیقی ایران قدیم در مجله ٔ موسیقی شماره ٔ 6 دوره ٔ 3 ص 67 شود.

طوطک. [طو طَ] (اِخ) دهی از دهستان بوانات بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده در 48 هزارگزی جنوب خاوری سوریان. کوهستانی و معتدل با 125 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و تریاک. شغل اهالی زراعت. راه آن فرعی است. پاسگاه ژاندارمری دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).

فرهنگ عمید

طوطی

فرهنگ فارسی هوشیار

نادرست نویسی توتک دودک از پرند گان (اسم) طوطی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر