طناب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(طَ نّ) [ع.] (اِ.) مسافتی از زمین که معادل 809/0 جریب است.
(طِ یا طَ) [ع.] (اِ.) ریسمان، رسن، رشته کلفت.، با ~ (پوسیده) کسی توی چاه رفتن کنایه از: فریب کسی را خوردن و به اعتماد او دست به کاری زدن.
فرهنگ عمید
رسن، ریسمان، رشتۀ کلفت،
* طناب انداختن: (مصدر متعدی)
کمند انداختن، با کمند کسی را گرفتار ساختن،
ریسمان به گردن کسی انداختن و او را خفه کردن،
حل جدول
ریسمان
فرهنگ واژههای فارسی سره
ریسمان، کمند
کلمات بیگانه به فارسی
ریسمان
مترادف و متضاد زبان فارسی
بند، حبل، خطام، رسن، رشته، ریسمان
فرهنگ فارسی هوشیار
ریسمان، خیمه، بند، رشته کلفت
پیشنهادات کاربران
رسن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.