معنی طلاکوبی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طلاکوبی. [طِ / طَ] (حامص مرکب) عمل طلاکوب.

فرهنگ معین

(~.) [ع - فا.] (اِمص.) کوبیدن فلزهای براق به ویژه طلا و نقره به صورت نقش های زینتی یا نوشته بر سطح دلخواه، زرکوبی.

فرهنگ عمید

زینت دادن و نقش‌ونگار کردن چیزی با ورق‌های طلا، شغل و عمل طلاکوب،

مترادف و متضاد زبان فارسی

زرکوبی، طلاکاری،
(متضاد) نقره‌کاری

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر