معنی طفاف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طفاف. [طَ / طِ] (ع اِ) سیاهی شب. || طف. رجوع به طف شود. (منتهی الارب) (منتخب اللغات).

طفاف. [طُ] (ع اِ) آنچه زائد و بر سر پیمانه باشد. طُفافه. طَفَفه. (منتهی الارب). آنچه زیادت آید از پیمانه ٔ سر ظرف. (منتخب اللغات).

طفاف. [طَف ْ فا] (ع ص) فرس ٌ طفاف، اسپ تیزرو. (منتهی الارب). اسپی که سبک و جَلد باشد. || ظرفی که تا لبها رسیده باشد. (منتخب اللغات).

طفاف. [طَ] (اِخ) آبی است. (معجم البلدان).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ سیاهی شب، لب پری، اسپ نوند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر