معنی طرفه العین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

طرفه العین در فارسی که نادرست است: یک بکار بر هم زدن پلگ چشم چشم زدنی زغنگ به یک چشمزد (مصدر) یک بار بهم زدن پلک چشم چشم بهم زدن بیک چشم زدن بیک چشم زد یا یک طرفه العین. بیک چشم زد: یک طرفه العین تقدیم و تاخیر نیفتد. به یک طرفه العین. در مدتی معادل یک چشم زدن: جبرئیل دست من بگرفت و مرا بیک طرفه العین باسمان اول برد. یا دریک طرفه العین. به یک طرفه العین: زصحن خاک در یک طرفه العین بر آمد تا قضای قاب قوسین. (اسرارنامه عطار) توضیح این کلمه را در تداول بضم طا ء تلفظ کنند و خطاست.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر