معنی طراح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طراح. [طُرْ را] (اِخ) دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 34هزارگزی شمال باختری اهواز کنار کرخه، کنار راه شوسه ٔ اهواز به سوسن گرد. دشت، گرمسیر با 120 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ کرخه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین از طایفه ٔ حلاف هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

طراح. [طَ] (ع ص) جای دور. (منتهی الارب) (آنندراج).

طراح. [طَرْ را] (ع ص) بیرنگ گر. گرده ریز. نقشه ریز. آنکه طرح افکند. نقاش.

طراح. [طَرْ را] (اِخ) از اعلام است. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

نقاش، آن که طرح افکند، گرده ریز، نقشه ریز، آن که برای انجام کار یا فعالیتی برنامه ریزی کند یا مطلبی را تدوین کند. [خوانش: (طَ رّ) [ع.] (ص.)]

فرهنگ عمید

طرح‌کننده، نقشه‌کش،
(نقاشی) نقاش،

حل جدول

طرح ریز، مدلساز، نقاش

طراح جدول متقاطع و شرح درمتن و سرگرمی : 09124782467 حمیدرضا محمدرضایی

نقشه ریز

مترادف و متضاد زبان فارسی

طرح‌ریز، مدل‌ساز، نقشه‌کش، نگارگر، نقاش، طرح‌کننده، سئوال‌ساز، برنامه‌ریز

فرهنگ فارسی هوشیار

نقاش، آنکه طرح افکند، نقشه ریز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری