معنی طالع فرخنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طالع فرخنده. [ل ِ ف َخ ُ دَ / دِ] (ترکیب وصفی) فرخنده طالع. طالع خجسته.طالع سعد و میمون. بخت فیروز. بخت نیک:
خرم آن فرخنده طالع را که چشم
بر چنان روی اوفتد هر بامداد.
سعدی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر