معنی طالع‌بینی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طالعبینی. [ل ِ] (حامص مرکب) شغل و پیشه ٔ آنکه سر کتاب بازکن باشد. فالگیری. طالعگوئی. طالعگیری.

مترادف و متضاد زبان فارسی

رمالی، غیب‌گویی، فال‌بینی، فالگیری

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر