معنی طالب نگین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طالب نگین. [ل ِ ن ِ] (ص مرکب) خواهان نگین و نگین دار. و مجازاً آراسته به نشانه های پادشاهی:
ای بتو صاحب درفش، چتر فریدون ملک
وی ز تو طالب نگین، دست سلیمان دین.
خاقانی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر