معنی طاق و ترنب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
طاق و ترنب. [ق ُ ت ُ رُمْب ْ] (اِ مرکب، از اتباع) رجوع به طاق و طارم شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
طاق و طارم: در پارسی تاک و تارم باید نوشته شود - فر و شکوه زر و زیور کاخ و ایو (اسم) کرو فر طمطراق فروشکوه: نقل است که یک شب هارون الرشید فضل برمکی را. . . گفت که امشب مرا ببرمردی بر که مرا بمن نماید که دلم از طاق و طارم تنگ آمده است.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.