طاقت آوردن | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب

طاقت آوردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

برخود هموار کردن، تحمل کردن، یارستن، تاب آوردن، تحمل کردن، برتابیدن، برتافتن،
(متضاد) از کوره در رفتن، برنتافتن

فرهنگ فارسی هوشیار

(بنگرید به واژه ی طاقه) تاب آوردن (مصدر) تاب آوردن برخود هموار کردن

پیشنهادات کاربران

تحمل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر