معنی طاقت شکن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طاقت شکن.[ق َ ش ِ ک َ] (نف مرکب) که طاقت برد و تاب و توان بشکند و بزداید. و رجوع به طاقت فرسا و طاقت زدا شود.

فرهنگ عمید

شکنندۀ طاقت، آنچه تاب‌وتوان را از بین ببرد،

فرهنگ فارسی هوشیار

توانشکن (صفت) آن که طاقت و شکیب ببرد آنچه که تاب و توان بزداید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر