معنی طابور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طابور. (ترکی، اِ) صف. فوج. کتیبه. (دراری اللامعات).

فرهنگ معین

صف، فوج، کتیبه. [خوانش: [تر.] (اِ.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی رده، گروه گردان (کتیبه) (اسم) صف فوج، کتبیه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر