ضلیل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ضلیل. [ض َ] (ع ص) بسیار در پی گمراهی رونده. (منتهی الارب). گمراه. بیراه. (دهار). || رجل ٌ ضلیل، مردی بی دین. (مهذب الاسماء).
ضلیل. [ض ِل ْ لی] (اِخ) الملک الضلیل، لقب امروءالقیس بن حجر الکندی است، و فیه الحدیث: اشعر الناس الملک الضّلیل. (منتهی الارب).
ضلیل. [ض ِل ْ لی] (ع ص) بسیار گمراه. (منتخب اللغات). مرد سخت گمراه و بسیار در پی ضلالت رونده. (منتهی الارب).
مرد بی دین، گمراه، بیراه
ضَلِیْل، بسیار گمراه- خیلی منحرف از حق،



