معنی ضایعه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
از دست رفته، تلف شده، تباه شده، فاسد. [خوانش: (یِ عَ یا عِ) [ع. ضایعه] (اِفا.) مؤنث ضایع. ]
فرهنگ عمید
فاجعۀ مهم بهویژه بر اثر فوت کسی،
(صفت) [قدیمی] = ضایع
فرهنگ واژههای فارسی سره
تباهی
فرهنگ فارسی هوشیار
از دست رفته، تلف شده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.