معنی صیب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صیب. [ص َ] (ع مص) رسیدن کسی یا چیزی را. (منتهی الارب). رسیدن به چیزی. (تاج المصادر بیهقی) (دهار).

صیب. [ص ُ ی ُ] (ع اِ) ج ِ صوب. (منتهی الارب).

صیب. [ص َی ْ ی ِ] (ع اِ) باران. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). باران پیاپی. (ترجمان علامه ٔ جرجانی). || ابر باران. (منتهی الارب): او کصیب من السماء فیه ظلمات و رعد و برق. (قرآن 19/2).

فرهنگ فارسی هوشیار

رسیدن به چیزی

فرهنگ فارسی آزاد

صَیِبّ، باران- اَبر بارانی،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر