معنی صوف پوش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
صوف پوش. (نف مرکب) آنکه صوف پوشد. پشمینه پوش. صوفی:
که زنهار ازین کژدمان خموش
پلنگان درنده ٔ صوف پوش.
سعدی.
برآورد صافی دل صوف پوش
چو طبل از نهنگان خالی خروش.
سعدی.
رجوع به صوفی و صوفیه شود.
فرهنگ عمید
کسی که جامۀ پشمی بر تن میکند، پشمینهپوش،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.