معنی صنعانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صنعانی. [ص َ] (ص نسبی) منسوب است به صنعاء یمن یا به صنعاء دمشق بر غیر قیاس. اکثر [منسوب] بسوی اول است و کمتر بسوی ثانی. (منتهی الارب).

صنعانی. [ص َ] (اِخ) عبدالرزاق بن همام بن نافع الحمیری، مکنی به ابی بکر. از حفاظ حدیث و ثقات و از مردم صنعاء است. وی بسال 126 هَ. ق. تولد یافت و حدود هفده هزار حدیث حفظ داشت. او را تصنیفی است در حدیث و کتابی در تفسیر قرآن. (الاعلام زرکلی ص 519). رجوع به عبدالرزاق... شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) منسوب به صنعا از مردم صنعا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر