معنی صفر و سرگردان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) سرگردان سرگشته متحیر: تا نمانی صفر و سرگردان چو چرخ تا نسوزی تو ز بی مغزی چو مرخ. (مثنوی) توضیح همین ترکیب است که در تداول عامیانه به صورت صفیل (سبیل) و سرگردان استعمال می شود. (چنان که دراین سروده ی مولانا جلال الدین محمد آمده است تا نمانی صفر و سرگردان چو چرخ تا نسوزی تو ز بی مغزی چو مرخ سرگشته هاژ و واژ هاج و واج

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر