معنی صرر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صرر. [ص ُ رَ] (ع اِ) ج ِ صره. (دهار) (منتهی الارب).

صرر. [ص َ رَ] (ع اِ) خوشه ای که آماده ٔ برآمدن گردد یا مادامی که در آن گندم نه برآمده باشد. صرره، یکی. (منتهی الارب). و رجوع به اقرب الموارد شود.

صرر. [ص ُ رَ] (اِخ) قلعه ای از یمن از نواحی ابین. (معجم البلدان).

فرهنگ عمید

صره

فرهنگ فارسی هوشیار

خوشه ی نارس (تک: صره) همیان ها (اسم) همیان در هم و مانند آن کیسه سیم و زر جمع: صرر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر