صدار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
صدار. [ص ِ] (ع اِ) جامه ای است که سر آن مانند مقنعه و دامن آن هر دو دوش و سینه را می پوشد و بفارسی پرهیچه گویند. و فی المثل: کل ذات صدار خالهٌ، ای من حق الرجل ان یغار علی کل امراءه. (از منتهی الارب). پیراهن خرد. (دهار) (مهذب الاسماء). || داغ که بر سینه ٔ اشتر نهند بجهت نشان. (منتهی الارب). داغ که بر سینه ٔ اشتر نهند. (مهذب الاسماء). || پیش بند ستور. (منتهی الارب).
صدار. [ص ُ] (اِخ) موضعی است نزدیک مدینه و آن را صداره نیز گویند. (منتهی الارب).
(جلیتغه) سینه پوش، داغ سینه ی شتر



