معنی صحاب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صحاب. [ص ِ] (ع اِ) ج ِ صاحب. (غیاث اللغات). و جمع آن در فارسی «صحابان » است:
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
بهم بستنی یکدگر راست راه.
فردوسی.

فرهنگ معین

(ص) [ع.] (اِ.) جِ صاحب.

فرهنگ عمید

صاحب

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: صاحب) یاران همنشینان (صفت اسم) جمع صاحب همنشینان، اصحاب پیغمبر ص. توضیح جمع این کلمه در فارسی صحابان است: نبی آفتاب و صحابان چو ماه بهم نسبتی (بستنی) یکدیگر راست راه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر