معنی صبح کاذب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
صبح کاذب. [ص ُ ح ِ ذِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) صبح نخستین. بام بالا. صبح دروغین. فجر کاذب. صبح نخست. ذنب السرحان. دم گرگ. طائع. مقابل صبح صادق:
چو در عشق تو صادق نیست یک تن
همیشه صبح کاذب می نماید.
عطار.
صبح کاذب زند از صدق نفس
نور او یک دو نفس باشد و بس.
جامی.
بامداد دروغین بنگرید به صبح اولین
صُبْح کاذِب، فَجر اوّلیّه که قبل از صبح صادق نمایان می شود- اولین روشنائی غیر واضح روز،
دُم گُرگ