معنی شیشکی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شیشکی. [شی ش َ] (اِ) عفط. آوازی چون آواز تیز که از میان دو لب فراهم کرده برآورند، تخفیف گفتار یا کردار کسی را. به عنوان مسخره و تحقیر کسی صدای تیز از دهان برآوردن. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیشکی بستن و شیشکی انداختن شود.

فرهنگ معین

(شَ) (اِ.) (عا.) صدایی است که برای مسخره کردن کسی از دهن برآورند.

فرهنگ عمید

صدایی شبیه صدای باد شکم که برای مسخره کردن کسی از دهان ایجاد می‌کنند،
* شیشکی بستن: (مصدر لازم) [عامیانه] صدای مخصوص از دهن درآوردن و کسی را مسخره کردن،

حل جدول

صدایی که درمقام تمسخر و تحقیر از دهن درآورند.

صدایی که در مقام تمسخر و تحقیر از دهن درآورند

فرهنگ فارسی هوشیار

آوازی چون آواز تیز که از میان دو لب فراهم کرده بر آورند، بعنوان مسخره و تحقیر کسی صدای تیز از دهان بر آوردن

فرهنگ عوامانه

صدایی است که درمقام تمسخر و تحقیر از دهن درآورند مصدرش شیشکی بستن است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر