معنی شیشو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شیشو. (اِ) تیهو. (ناظم الاطباء) (از برهان). شیشک. (از آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری). اسم فارسی طیهوج است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). شیشک. شیشاک. (یادداشت مؤلف). رجوع به تیهو و شیشک و مترادفات دیگر شود. || جانوری شبیه بوزینه. (ناظم الاطباء). || نشیب و پستی. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
تیهو
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.