معنی شیرین ادا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شیرین ادا. [اَ] (ص مرکب) که با شیرینی ادای سخن کند. کسی که گفتار او با بلاغت و فصاحت بود. (ناظم الاطباء). خوش سرا و خوش بیان. (آنندراج). || با حرکات و اطوار مطبوع و دلچسب:
ساقیان نادره، گوینده ٔ شیرین ادا
مطربان چابک و طمغاجی حاضرجواب.
مختاری غزنوی.
|| کسی که خوش تغنی کند. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر