معنی شیخ هابیل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شیخ هابیل. [ش َ] (اِخ) تیره ای از نوئی (قسمت چهارم چهار بنیچه ٔ جاکی از ایلات کوه گیلویه ٔ فارس). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).
شیخ هابیل. [ش َ] (اِخ) دهی است در سه فرسخ بیشتر میانه ٔ شمال و شرق کهکیلویه پِلی بفارس. (از فارسنامه ٔ ناصری).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.