معنی شیبان راعی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شیبان راعی. [ش َ ن ِ] (اِخ) نام یکی از زهاد عرفاست. (یادداشت مؤلف):
همچنین شیبان راعی میکشید
گرد بر گرد رمه خطی پدید.
مولوی.
همچو آن شیبان که از گرگ عنید
وقت جمعه بر دعاخط میکشید.
مولوی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.