معنی شیباء در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شیباء. [ش َ] (ع ص) گویند: باتت بلیله شیباء (بفتح و اضافت) و هم چنین بلیله الشیباء؛ شبی که در آن بکارت زن باکره زائل کرده شود. لیله شیباء (بالاضافه)، شبی که در آن دوشیزگی زن دوشیزه ربوده شود، یقال: باتت فلانهُ بلیله شیباء؛ اگر بکارت او زائل گردد. و باتت بلیله حره؛ اگر بکارت وی زائل نگردد. (از منتهی الارب). باتت بلیله شیباءَ و بلیله الشیباء؛ شب زفاف با ازاله ٔ دوشیزگی. (از اقرب الموارد). مقابل لیله حُره، شبی که داماد دوشیزگی برده باشد. شب زفاف به آرامش بادوشیزه. (یادداشت مؤلف). || آخر شب از ماه. (منتهی الارب). شب آخر ماه. (از اقرب الموارد).

شیباء. [ش َ] (ع ص) زن سپیدموی و پیر. (ناظم الاطباء).

شیباء. [ش َ] (اِخ) ابوبکربن شائب. محدث است و متأخر. (منتهی الارب).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر