معنی شکیبا شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شکیبا شدن. [ش ِ / ش َ ش ُ دَ] (مص مرکب) قرار گرفتن. آرام شدن. متحمل شدن. صبرکردن:
صنما بی تو دلم هیچ شکیبا نشود
وگر امروز شکیبا شد فردا نشود.
منوچهری.
چه بودی کزین خواب زیرک فریب
شکیبا شدی دیده ٔ ناشکیب.
نظامی.
شکیبا شد درین غم روزگاری
نه درتن دل نه در دولت قراری.
نظامی.
مگر کز تنعم شکیبا شوی
وگرنه ضرورت به درها شوی.
سعدی (بوستان).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر