معنی شکنجه کش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شکنجه کش. [ش ِ ک َ ج َ/ ج ِ ک َ / ک ِ] (نف مرکب) شکنجه کشن-ده. آنکه تحت عذاب و شکنجه قرار دارد. (یادداشت مؤلف):
سپاه درد و غم از هر طرف هجوم کنند
که دل شکنجه کش عیشها و عشرتهاست.
طالب آملی (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر