معنی شکم پرور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شکم پرور. [ش ِ ک َ پ َ وَ] (نف مرکب) شکم پرست. شکم بنده. (آنندراج). مبطان. بطن. (یادداشت مؤلف):
بوالهوس را زآن لب شیرین نظر بر نشئه نیست
این شکم پرور برای نقل صهبا می خورد.
صائب تبریزی (از آنندراج).
رجوع به مترادفات کلمه شود. || شهوت پرست. نفس پرور. عیاش. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
شکمپرست، پرخور،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) شکم پرست پر خور.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.