معنی شوم روی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شوم روی. (ص مرکب) نامبارک روی. منحوس رخ. مقابل فرخ لقا:
به گفتار گرسیوز شوم روی
گران کرد بیهوده دل را بدوی.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر