معنی شولی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شولی. (ص نسبی، اِ) منسوب به شول. || لهجه ٔ شول که مخلوطی از رامندی و شهری متداول در منطقه ٔ فارس است. (از دائره المعارف اسلام). نام یکی اززبانهای فارسی. (ناظم الاطباء). نوعی از رامندی و شهری باشد که مردم فارس خوانند. (برهان) (آنندراج).

شولی. (اِ) شله. طعامی است. (فرهنگ فارسی معین). آش روانی که از آرد پزند. ماده ٔ این لفظ با شل و شله یکی است. (فرهنگ نظام). رجوع به شله شود.

شولی. (اِخ) تیره ای از ایل نفر (از ایلات خمسه ٔ فارس). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) طعامی است شله.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر