معنی شورو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
شورو. [ش ِوْ رُ] (فرانسوی، اِ) پوست بزغاله. چرم بزغاله. (فرهنگ فارسی معین). در تداول چرم براق.
(ش رُ) (اِ.) پوست بزغاله، چرم بزغاله.
نوعی چرم که برای ساخت رویۀ کفش کاربرد دارد،
کفشی چرمی از پوست
فرانسوی چرم بزغاله پوست بزغاله بزیچه (اسم) پوست بزغاله چرم بزغاله.