معنی شناسا کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شناسا کردن. [ش ِ ک َ دَ] (مص مرکب) تعریف کردن. (فرهنگ فارسی معین). تعریف. (یادداشت مؤلف). || شناساندن. (فرهنگ فارسی معین): تعریف، شناسا کردن. (منتهی الارب): استاد رودکی گفته است و زمانه را نیک شناخته است و مردمان را بدو شناسا کرده است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 55).
شناسا کن به حکمتهای خویشم
برافکن برقع غفلت ز پیشم.
نظامی.
اوست که ترا به خود شناسا کرده است. (سعدی).

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) شناساندن، تعریف کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر