معنی شقائق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شقائق. [ش َ ءِ] (ع اِ) شقایق. ج ِ شَقیقه. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ شقیقه، به معنی میان دوکوه. (آنندراج). و رجوع به شقیقه شود. || نوعی از لاله، و این مفرد و جمع یکسان آید. (آنندراج) (از بحر الجواهر) (از صراح اللغه) (غیاث) (ناظم الاطباء). مترجمان اروپائی و شعرای شرقی آنرا به «آنمون » ترجمه کرده اند شاید بسبب شباهت صوتی دو کلمه، این تصور خطاست، زیرا شقایق «کوکلیکوت » است و متعلق به خانواده ٔ کوکناریان است، در صورتی که آنمون متعلق به خانواده آلاله ها میباشد. قزوینی در عجایب المخلوقات میگوید که: شقایق النعمان نامی است که پادشاه حیره «نعمان بن المنذر» بدین گل که به فارسی گل لاله نامیده میشود داده... شلیمر در فرهنگ ترمینولژی (چ تهران 1874 م.) گوید که کوکلیکوت شقایق نامیده میشود و آنرا بسبب اختصاصات مسکن خود در زمره ٔ کوکنارها محسوب دارند. (کازیمیرسکی، دیوان منوچهری ص 312) (از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به شقایق شود. || گاهی مجازاً به معنی مطلق گلها آید. (آنندراج) (غیاث).

فرهنگ فارسی هوشیار

آلالک آردم زریون که لبه ی پرداز هایش سرخ و در میان خجک های تیره دارد آذرنگ گیاهی است یکساله به ارتفاع 30 تا ‎60 سانتیمتر از تیره خشخاش که غالبا در مزارع و کشت زارها می روید. گلش منفرد و بزرگ و زیبا برنگ قرمز و شامل دو کاسبرگ است که مانند خشخاش زود می افتند. تعداد گلبرگها 4 و تعداد پرچمها زیاد است و به علاوه در قاعده گلبرگهای آن غالبا لکه های سیاهرنگ دیده می شود. قسمت مورد استفاده این گیاه در گلبرگهای آن است که پس از جمع آوری به سرعت خشک شود تا خراب نگردد و به رنگ تیره در نیاید و آن را در تداوی یه کار برند خشخاش بری خشخاش منثور خشخاش بستانی. یا شقایق ارمنستانی. از گونه های شقایق نعمانی است. یا شقایق پیچ. گیاهی است بالا رونده از تیره آلاله ها که دارای برگهای متقابل است. شیره برگهایش پوست بدن را ملتهب و قرمز می کند از این رو گدایان از آن استفاده و بدن خود را بمنظور جلب ترحم زخم می کنند. ماده های از انساج این گیاه استخراج شده بنام کلماتین موسوم است. سابقا از گیاه مذکور در تداوی سرطان استفاده می کردند شراج ملعه قلیماتس قلماتس کلماتیس ظیان یاسمن البر یاسمن بری یاس سفید. یا شقایق نعمان. شقایق نعمانی. توضیح مترجمان اروپایی شعرای شرقی آن را } انمون { ترجمه کرده اند شاید به سبب شباهت صوتی این دو کلمه. این تصور خطاست زیرا شقایق } کاکوئلیکوت { است و متعلق به کوکناریان است در صورتی که } انمون { متعلق به خانواده آلاله ها میباشد. قزوینی در عجائبالمخلوقات میگوید که شقایق النعمان نامی است که پادشاه حیره نعمان بن المنذر بدین گل که به فارسی گل لاله نامیده می شود داده. از سوی دیگر فرهنگ نویسان فارسی تحت لاله نویسند: لاله هر گل خود روی و خصوصا گل نعمان داغدار که چند نوع است: کوهی و صحرایی و دلسوخته و شقایق و ختایی و خودروی بالوان مختلفه. دکتر شلمیر در فرهنگ خود گوید که } کاکوئلیکوت { شقایق نامیده میشود و آنرا بسبب اختصاصات مسکن خود در زمره کوکنارها محسوب میدارند. یا شقایق نعمانی. گیاهی است علفی و پایا به ارتفاع 10 تا ‎40 سانتیمتر از تیره آلاله ها که در چمنزارها در غالب نقاط بحرالعلومی و آسیای صغیر و آسیای غربی و مرکزی می روید. برگهایش دارای بریدگی های بسیار و گلش منفرد زیبا برنگ بنفش یا مایل به قرمز است. ساقه و برگ و دمگل و همچنین سطح خارجی پوشش گل آن از تارهای ظریف و نازک و فراوان پوشیده می باشد. قسمت مورد استفاده این گیاه برگ و گلهای تازه آنست. در شقایق نعمانی ماده ای به نام آنمونین موجود است که سمی است. از مواد مستخرج از شقایق نعمانی و همچنین انساج خود گیاه به عنوان قاعده آور و مسکن دردهای رحمی و سیاه سرفه و تنگی نفس و تعدیل کننده تحریکات عصبی استفاده می کنند شقایق النعمان لاله حمرا لاله سرخ گلنجیک چیچکی الشقار الشقاری هوایه شقشی النعمان سکبه حمرا انامونی. توضیح این گیاه با شقایق نباید اشتباه شود زیرا از دو تیره جداگانه اند و با هم هیچ نسبتی ندارند. یا شقایق نعمانی وحشی. یکی از گونه های شقایق نعمانی است.

فرهنگ فارسی آزاد

شَقائِق، لاله صحرائی،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر